۱۱۹

نه بشیند ، بلکه هردو دست خودرا بر زمین پیش از زانوها بگذارد -۱-
و شما می فرمودید که: "مانند روی دو دست نیز سجده میکند ، پس هر یکی از شما روی خودرا بر زمین بگذارد هردو دست خودرا نیز بگذارد ، و هنگامی که روی خود را بردارد هردو دست خودرا نیز بردارد" -۲- و شما بر هردو قف دست تکیه می گردید ، و انهارا گشاده می گذاشتید -۳- و همه انگشتان خودرا -۴- پیوست کرده آنها را رخ به قبله می گذاشتید -۵- وشما هردو قف دست خودرا

۱- ابوداؤد ، فوائد تمام (ق ۱/۱۰۸) ، و به سند صحیح سنن نسائی صغری و سنن نسائی کبری (در پوهنتون ملک عبدالعزیز در مکه موجود فوتوکاپی (۱/۱۵۷) ، امام عبدالحق اشبیلی در "احکام الکبری (۱/۱۵۴) این را صحیح قرار داده است" و در "کتاب التهجد (۱/۵۶)" فرمود که: سند این حدیث از وائل بن حجر رضی اللّه عنه از حدیث مخالف گذشته آن زیاده بهتر است - بلکه این حدیث و هم معنی آن دیگر احادیث از این حدیث صحیح و باوجود مخالف بودن حدیث پیش از این سنداً نیز ضعیف است ، چنانچه "سلسلة الاحادیث الضعیفة (۹۳۹)" و در "ارواء الغلیل (۳۵۷)" من این را بیان کرده ام -
واضح باشد که صورت مخالف شتر این است که هر دو دست در هنگام رفتن به سجده از زانوها پیش به زمین گذاشته شوند ، زیرا که شتر هنگامی که می نشیند زانوهای خودرا اول بر زمین می نهد ، و زانوهای او در دست های او می باشد ، چنانچه در لسان العرب و در دیگر کتاب لغت نوشته شده است ، و امام طحاوی در "مشکل الاثار" و در "شرح معانی الاثار" قائل این است ، و همین قول امام سرقسطی رحمة اللّٰه علیه نیز است ، چنانچه او در "غریب الحدیث (۷۰/۲ /۱-۲)" از ابوهریره رضی اللّه عنه به سند صحیح روایت کرده است آنها فرمودند که: هیچ کسی در نماز مانند شتر سرکش هرگز نه نشیند ، امام سرقسطی می فرماید که: این متعلق به حالت رفتن به سجده است ، ابوهریره رضی اللّه عنه می فرماید که: نمازی خودرا چنین نیاندازد مانند که شتر سرکش به بی اطمینانی هردو پای خودرا یکی بعد دیگری شکستانده سواری را در مشقت انداخته می نشیند ، بلکه برای رفتن به سجده با اطمینان اول هردو دست خود را بر زمین بگذارد ، باز بعد از این هردو زانوی خودرا ، چنانچه تفصیل آن در یک حدیث مرفوع آمده است ، باز امام قاسم حدیث مذکوره بالا را ذکر فرمود - مگر این گفته علامه ابن قیم حیرت انگیز است که: این سخن نیز غیر معقول نیست بلکه در نزد عرب غیر معروف نیز است - مگر ما که هر حواله وغیره را ذکر کرده ایم آنها را ملاحطه بفرمائید ، از آنها تردید این سخن ابن قیم می شود - ما این مسئله را در رد ما بر شیخ تویجری به بسیار تفصیل بیان کرده ایم - که شاید شائع کرده شود -
۲- ابن خزیمه (۲/۷۹/۱) احمد ، سراج ، حاکم این را صحیح گفته است ، و ذهبی تائید آنرا کرده است ، و تخریج این حدیث در "ارواء الغلیل (۳۲۳)" شده است -
۳- ابوداؤد ، حاکم این را صحیح گفته است ، و ذهبی تائید آنرا کرده است -
۴- ابن خزیمه ، بیهقی ، حاکم این را صحیح گفته است ، و ذهبی تائید آنرا کرده است -
۵- بیهقی به سند صحیح ، و ذکر انگشتان را به طرف قبله کردن در ابن شیبه (۲/۸۲/۱) و در نزد سراج از طریق دیگر آمده است -