۱۰۲

میخواند که در وقت قرآن خواندن بشنوی پس تو گمان کنی که این از اللّه تعالٰی خائف است -۱-
نبی صل اللّه وعلیه وسلم حکم خواندن قرآن را به ترنم و در انداز رقت امیز میداد و می فرمود: "قرآن را بیاموذید و بار بار به پابندی تکرار کنید و آنرا به ترتم و آواز رقت آمیز تلاوت کنید قسم به او ذاتی که در قبضه او جان من است قرآن از آن شتر نبز زودتر از ذهن دویده بیرون می برآید ، که از ریسمان و قیضه خود آزاد شده باشد" -۲- و شما می فرمودید: "هر شخصی که قرآن را با ترنم و در انداز رقت آمیز نمی خواند او از ما نبست" -۳-

۱- این صحیح است ، زهد ابن مبارک (۱/۱۶۲ من الکواکب ۵۷۵) ، دارمی ، ابن نصر ، طبرانی ، اخبار از ابونعیم اصبهان ، و احادیث المختارة از ضیاء
۲- دارمی احمد به سند صحیح
۳- ابوداؤد ، حاکم این را صحیح گفته است ، و ذهبی تائید آنرا کرده است -
ابن الاّثیر در جامع الاّصول ج ۴۵۷/۲ این حدیث ابوداود را حدیث ابوهریره رضی اللّه عنه گفته حواله بخاری را داده است ، از این سبب استاد عبدالقادر ارناوّط و معاون آن در این مقام حاشیه آرائی فرموده می فرماید:
"علامه البانی در کتاب خود در صفة الصلاة النبی صل اللّه وعلیه وسلم در صفحه در صفحه ۱۰۶ بسیار دور رفته است و این حدیث را به طرف امام ابوداؤد منسوب کرد" -
این هردو این را می خواهند بگویند که این طریقه اهل علم نیست که حدیث در بخاری یا مسلم موجود باشد این هارا گذاشته و حواله از کتاب های دیگر داده شود -
جواباً عرض است که: گفته های این هردو صحیح است ، این سخن دیگر است که مقصد آنها چیز دیگری است ، باید که به آنها معلوم شود که من وقتی تالیف این کتاب را کرده ام ، به من از همین وقت این معلوم است که امام بخاری این حدیث را از ابوهریره روایت کرده است - فکر هردو آنها این است که از من در اینجا غلطی شده است ، حال آنکه من در نادانستگی نه بلکه دیده و دانسته حواله بخاری را نداده ام و اگر سخن چنبن می بود که گمان بعضی اشخاص است پس برای من در این مدت دراز ، که پنج چاپ این کتاب برآمده اند ، برای غلطی و تدارک نادانی من کافی بود ، لیکن الحمد للّه چنین هبچ سخنی نبود ، بلکه سخن در اصل این است که به من علم این سخن است که از یک راوی ثقه این حدیث ابوعاصم الضحاک ابن مخلد النبیل روایت کردن این حدیث را از ابوهریره رضی اللّه عنه
         ....حاشیه جاری