۴۸
در حالیکه امام صاحب که نه معصوم است ، و نه برآن طعن و تشنیع کفر است ، پس اگر معنی مخالفت امام صاحب نزد شما مردم طعن بر او است ، پس معنی مخالفت نبی صل اللّه وعلیه وسلم به درجه اولی طعن بر او خواهد بود ، بلکه این عین کفر است --- نعوذ باالله من ذالک --- بهرحال جواب این سخن را مردم مقلد جواب داده نمی توانند ، بلی بعضی مقلدین را صرف در جواب این بارها این را گفته شنیده ایم که امام صاحب مارا چون علم حدیث از ما بیشتر بود از این سبب مابر او اعتماد کرده حدیث را ترک کرده ایم -
در نزدما چندین جواب این سخن است ، که برای تفصیل آن این مقدمه کافی است ، از این سبب ما صرف بر یک جواب اکتفا می کنیم که انشاء اللّه تعالٰی فیصله کن ثابت خواهد شد ، و او جواب این است:
صرف امام شما از شما زیاده داننده حدیث نبود بلکه ده ها و هزارها ائمه چنین گذشته اند که آنهارا علم حدیث بیشتر از شما بود ، پس اگر حدیث صحیح مخالف مذهب شما بود ، مگر از ائمه دیگر کسی این حدیث را قبول کرده باشد ، در این صورت در نزدیک شما عمل کردن بر این ضروری و فرض شد ، از این سبب سخن ذکرشده شما دراینجا چلش ندارد ، زیراکه مخالف شما از روی تعارض خواهد گفت که او امامی که این حدیث را قبول کرده است ما بر او اعتماد کرده این حدیث را قبول کرده ایم ، برای اینکه اتباع امام موافق این حدیث از اتباع امام مخالف آن بهتر است ، این سخن انشاء اللّه تعالٰی آنقدر واضح و روشن است که بر کسی مخفی مانده نمی تواند ، از این جهت من گفته می توانم که -
چونکه کتاب ما صرف مشتمل بر احادیث صحیح متعلق به نماز نبی صل اللّه وعلیه وسلم است از این سبب کسی بر این عمل نکند او قطعاً معذور دانسته نخواهد شد ، زیرا که در این چنین حدیثی نیست که علماء آنرا بطور متفق ترک کرده باشند - و معاذاللّه که آنها چنین کنند - بلکه هر مسئله که در این کتاب وارد شده است علماء قائل آن ضرور نه ضرور یک گروه است ، و آنانی که قائل آن نیستند