۴۷

که وقتی کسی این را بگوید که از فلانی امام خطا شده است پس مطلب آن در شریعت این شد که فلان مستحق یک اجر شد ، پس وقتی که در نظر غلطی ثابت کننده امام صاحب مستحق اجر و ثواب شود پس وهم و گمان مطعون بودن آن از کجا پیدا شد بدون شبهه این یک گمان باطل است و هرکه در این مبتلا باشد برآن فرض است که از آن توبه و رجوع کند ورنه خود آن در شان مسلمانان مرتکب طعن و تشنیع خواهد بود ، و در شان یک انسان دارای درجه معمولی نه بلکه در شان اکابرین ائمه صحابه و تابعین مرتکب این جرم خواهد شد ، زیراکه برای ما بطور یقینی معلوم است که این اکابر ائمه دین باهم غلطی یک دیگر را ثابت میکردند و تردید آنرا میکردند -۱- پس آیا کدام انسان عقلمند گفته میتواند که اینها بر یکدیگر زبان طعن و تشنیع را دراز میکردند ، بلکه در یک حدیث صحیح است که یک شخص خواب دید که تعبیر آنرا ابوبکرصدیق رضی اللّه عنه بیان کرد بر این رسول الله صل اللّه وعلیه وسلم تغلیط اورا کرد و فرمود که چیزی از گفته ای تو صحبح است مگر چیزی از تو غلطی شده است -۲- پس آیا نبی صل اللّه وعلیه وسلم این را گفته ابوبکر رضی اللّه عنه را مطعون قرار داده بود؟!
و سخن عجیب این است که مقلدین بر بنا همین وهم و گمان بر احادیث مخالف مذهب خود عمل نمی کنند زیراکه در نزد آنها معنی بر عمل کردن این حدیث طعن کردن بر امام صاحب است ، تعظیم و احترام امام صاحب در نزد آنها وقتی است که مخالفت حدیث را کرده تقلید اورا کنند ، و برای نجات یافتن از این طعنه زنی بدون حقیقت و موهوم بر تقلید امام صاحب محکم شده اند -
این مقلدین بطور نادانسته فراموش میکنند که ایشان بربنا این وهم و گمان از چیزی که گریخته بودند از آن در بدی بزرگ مبتلا شدند ، زیراکه اگر به آنها کسی بگوید که اتباع و تقلید امام اگر بر احترام آنها دلالت میکند و مخالفت آن بر طعنه زنی آن ، پس شما مردم این را برای خود چطور جائز کردید که مخالفت احادیث نبی صل اللّه وعلیه وسلم را کنید ، و آنها را ترک کرده تقلید امام صاحب را کنید ،

۱- در صفحه ۳۶-۳۷ قول امام مزنی و در صفحه ۲۶ قول حافظ ابن رجب را ملاحظه کنید -
۲- بخاری و مسلم ، و این قصه را و تخریج آنرا "الحادیث الصحیحة در حدیث نمبر ۱۲۱" ببینید -