۵

حاشیه گذشته
لکنهوی صاحب در "الاثارالمرفوعة فى الاخبارالموضة" در صفحه (۳۱۵) بعد از نقل کردن این حدیث فرمود -
ملاقاری در "موضوعات صغری" و "موضوعات کبری" خود می فرماید که این حدیث بالکل باطل است و خلاف آن اجماع نیز است که هیچ عبادت قائم مقام عبادت های که سالهای سال ترک شده باشد شده نمی تواند باز مصنف " نهاية" همین طور نقل کردن حدیث دیگر شراح "هداية" را نیز هیچ اعتباری نیست از سببی که نه شمار آنها در جمله محدثین است و نه آنها نسبت این حدیث را به کدام کتاب حدیث کرده اند -
ذکر این حدیث را شوکانی در "الفوائدالمجموعة فى الاحاديث الموضوعة" به همین الفاظ ذکرکرده فرمود -
این حدیث بیشک موضوع است ، این حدیث به من در هیچ کتاب موضوعات یافت نشد ، البته در شهر صنعاء در هم عصر های من در نزد یک جماعت فقهاء این حدیث شهرت گرفته است و از بسیاری آنها بر این حدیث خواهش عمل است ، نه معلوم کی این حدیث را برای آنها شانده است ، اللّه تعالٰی خرابی دروغگوهارا کند - آه ص ۵۴ .
باز لکهنوی صاحب می فرماید:
من این حدیث را ، که ذکر آن در کتاب های اوراد و وظائف به اقسام مختلف که به الفاظ مختصر و دراز یافت میشود ، به دلائل عقلی و نقلی موضوع وبرای ثابت کردن یاوه بودن آن یک رساله نوشته ام که نام آن را "ردالاخوان عن محدثات آخر جمعة رمضان" نهاده ام ودر آن من چنین و چنین سخن های فائده را درج کرده ام که از آن دهن را تیز ساخت و گوش را بطرف آن متوجه ساخته می توان ، پس باید که مطالعه این رساله شود از سببی که در باب خود این رساله بسیار عمده و عالی شان است -
من می گویم که در کتاب های فقه وجود چنان حدیث های باطل اعتبار آن همه احادیث را کم میکند که در آن کتاب ها بدون کدام حواله معتبر موجود است ، در سخن ملاقاری به ‍طرف این معنی اشاره است ، از این سبب بر هر مسلمان واجب است که او حدیث را صرف از ماهرین فن حدیث بگیرد ، از سببی که مردمان بسیار پیش گفته اند که "اهل مكه از راهاى کوه های آنها زیاد آگاه هستند و مالک خانه از چیزهای داخل خانه خود زیاد اگاه است"