۱۵۹

میخواند -۱- و شما حسن بن علی رضی اللّه عنهما را در نماز وتر بعد از فارغ شدن از قرائت خواندن دعاء ذیل را تعلیم داده بودید:
اللهم اهدني فيمن هديت، وَعَافِنِي فِيمَنْ عَافَيْتَ، وَتَوَلَّنِي فِيمَنْ تَوَلَّيْتَ، وبارك لي فِيمَا أَعْطَيْتَ، وَقِنِي شَرَّ مَا قَضَيْتَ، إِنَّكَ تَقْضِي وَلَا يُقْضَى عَلَيْكَ، وإنه لَا يَذِلُّ مَنْ وَالَيْتَ، (وَلَا يَعِزُّ مَنْ عَادَيْتَ -۲-) ، تَبَارَكْتَ رَبَّنَا وَتَعَالَيْتَ ، لَا مَنْجَا مِنْكَ إِلَّا إِلَيْكَ -۳-

۱- ابن ابی شیبه (۱/۴۱/۱۲) ، ابوداؤد ، سنن کبری نسائی (ق ۱/۲۱۸-۲) ، احمد ، طبرانی ، بیهقی ، ابن عساکر (۲/۲۴۴/۴) به سند صحیح ، و ابن منده از این حدیث در "کتاب التوحید (۲/۷۰)" از یک دیگر سند حسن صرف ذکر دعاء را کرده است - تخریج این حدیث در ارواء الغلیل در حدیث (۴۲۶) ملاحظه کنید -
تنبیه: امام نسائی در (کبری ج ۴۵۱/۱) و (صغری ج ۲۴۸/۳) در اخیر دعاء قنوت اضافه "صلی اللّه علی النبی محمد" را کرده است ، مگر چون سند این ضعیف است ، حافظ ابن حجر ، قسطلانی و زرقانی وغیره این را ضعیف گفته است ، از این سبب من این زیادتی را در اصل کتاب جای ندادم ، از سببی که این خلاف این شرط ما است چنانچه ما در مقدمه این کتاب در ص ۶ بیان کرده ایم ، علامه عزالدین بن عبدالسلام در فتاوی (۱/۶۶-۱۹۶۲ء) ارشاد فرموده است که: در قنوت وتر بر نبی صل اللّه وعلیه وسلم درود فرستادن ثابت نیست ، و در نماز شما از خود چیزی را اضافه کردن مناسب نیست -
در این قول آن به طرف این سخن اشاره است که در بدعت حسنه به این وسعت کار گرفته نشود که بعضی علماء متاخرین قائل آن اند -
استدراک: مگر حالا من می گویم که صحیح ابن خزیمه در (۱۰۹۷) در حدیث ابی بن کعب رضی اللّه عنه در امامتی ماه رمضان است که او در عهد خلافت عمر رضی اللّه عنه در اخیر قنوت وتر بر نبی صل اللّه وعلیه وسلم درود می فرستاد نیز همچنین از اسماعیل قاضی در فضل الصلاة علی النبی (۱۰۷) وغیره از ابوحلیمه بن معاذ حارث انصاری در زمانه خلافت عمر فاروق در امامت تراویح در قنوت وتر بر نبی صل اللّه وعلیه وسلم فرستادن درود ثابت است -
پس این زیادتی از سبب عمل کردن سلف صالحین بر آن مشروع شد ، لهذا بر آن اطلاق بدعت کردن سخن نامناسب است -
۲- حافظ ابن حجر رحمة اللّٰه علیه در "تلخیص" این زیادتی را ثابت دانسته است ، و من نیز در "اصل کتاب" تحقیق آنرا کرده ام ، لیکن از امام نووی این سهو شده است که او در روضة الطالبین (۲۵۳/۱) به صراحت گفت که: این زیادتی از جانب علماء است ، همین گونه که او زیادتی "فلک الحمد علی ما قضیت ، أستغفرک و أتوب الیک" را کرده است - مگر این سخن تعجب است که او بعد از چند سطر ارشاد فرمود که: مردم بر این سخن متفق اند که انکار کردن قاضی ابوالطیب از "ولایعز من عادیت" غلط است ، از سببی که این جمله در روایت بیهقی موجود است - واللّه اعلم -
۳- صحیح ابن خزیمه (۲/۱۱۹/۱) و به همین گونه مصنف ابن ابی شیبه و به آن کتاب های دیگر مراجعه شود که در حواله های سابق دیگر ذکر آن شده است -