۲۶

حافظ ابن رجب رحمة اللّه تعالٰی می فرماید:
هرکه راکه حدیث نبی صل اللّه وعلیه وسلم دریافت گردد بر او واجب است که این را به امت بگوید ، خیرخواه امت باشد و اورا حکم اتباع امر رسول اللّٰه صل اللّه وعلیه وسلم بدهد ، خواه این مخالف رائ یک امام بسیار بزرگ امت واقع چرا نشود ، از سببی که حکم نبی صل اللّه وعلیه وسلم زیاده مستحق اقتداء و تعظیم است به نسبت رائ هر امام عظیم که از او بطور نادانسته در بعضی چیزهای حکم نبی صل اللّه وعلیه وسلم مخالفت ثابت شده است ، از این سبب صحابه کرام و مردمان بعد از آن بر شخص مخالفت کننده هر حدیث صحیح رد کرده اند ، ودر بسیاری اوقات در این رد -۱- از بسیار شدت کار گرفته اند ، سبب این کدام بغض ذاتی نبود بلکه در دلهای آنها محبت و عظمت مردود علیه موجود بود ،

۱ - من می گویم: خواه آنها آباء و علماء چرا نبوده باشند چنانچه امام طحاوی در معانی الآثار (۳۷۲/۱) و ابویعلی در مسند خود (۱۳۱۷/۳) به سند صحیح سالم بن عبدالله بن عمر روایت کرده است ، او بیان می فرماید که من به همراه عبدالله بن عمر رضی اللّه عنه در مسجد نبوی نشسته بودم که ناگاه یک شخص شامی آمده از او مسئله حج تمتع را دریافت کرد ، پس عبدالله بن عمر فرمود بسیار بهتر است ، آن شخص گفت مگر والد تو از این منع می فرمود ، بر این عبدالله بن عمر فرمود ترا خرابی باشد! اگر پدر من از آن منع کرده باشد حال آنکه رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم این را کرده باشد و حکم این را داده باشد پس تو آیا سخن پدر من را قبول می کنی یا رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم کا حکم - سائل گفت حکم رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم را قبول می کنم ، عبدالله بن عمر گفت تو از من دور برو این واقعه تقریباُ به همین طرح امام احمد در مسند (حدیث نمبر ۵۷۰۰) و امام ترمذی در سنن (۸۲/۲-تحفه) روایت کرده است -
و ابن عساکر در تاریخ (۱/۵۱/۷) خود از محمد بن عبدالرحمن ابن ابی ذئب یک واقعه روایت کرده است او بیان می فرماید که سعد بن ابراهیم یعنی ابن عبدالرحمن بن عوف مطابق فتویٰ ربیعه ابن ابی عبدالرحمن به مخالف یک آدم فتویٰ صادر فرمود ، من اورا مخالف فیصله آن یک حدیث رسول الله صل اللّه وعلیه وسلم را شنوانیدم ، پس سعد به ربیعه گفت این ابن ابی ذئب است که به نزد من ثقه است او از نبی صل اللّه وعلیه وسلم یک حدیث روایت میکند که خلاف فیصله من است ، ربیعه فرمود من اجتهاد کردم و فیصله شما حالا نافذ شده است - بر این سعد فرمود که بسیار سخن عجیب است که من فیصله سعد را نافذ کنم مگر فیصله رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم را نافذ نه کنم؟ من که فیصله سعد بن ام سعد را رد کرده فیصله رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم را نافذ خواهم کرد ، چنانچه سعد فیصله نامه خودرا خواسته پاره کرد ، و در حق شخص اول که مقدمه را باخته بود فیصله کرد -