۲۱

که رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم گفته است ، و همین قول من است - ۱
(۲) قول دوم: همه مسلمان هارا اتفاق براین سخن است که هرزمان کدام حدیث رسول اللّه صل اللّه وعلیه وسلم یافت شود برای او جائز نیست که حدیث را گذاشته بر قول کسی دیگری عمل کند - ۲
(۳) قول سوم: هرگاه شما در کتاب من مخالف حدیث کدام سخن دریابید پس شما حدیث را بگیرید و سخن مرا ترک کنید -
و در یک روایت دوم است که: شما اتباع حدیث را کنید و به قول کسی دیگری التفات نیز نکنید - ۳
(۴) قول چهارم: هروقت حدیث صحیح دریافت گردد همین مذهب من است - ۴

۱ - این قول را حاکم از امام شافعی به سند متصل روایت کرده است چنانچه در تاریخ دمشق ابن عساکر (۳/۱/۱۵) است ، همچنین ملاحظه شود اعلام الموقعین (۳۶۳/۲ و ۳۶۴) و الایقاظ (ص ۱۰۰) -
۲ - ابن القیم (۳۶۱/۲) و الفلانی ص ۶۸ -
۳ ملاحظه شود ذم اکلام (۱/۴۷/۳) از هروی الاحتجاج (۲/۸) از خطیب ، ابن عساکر (۱/۹/۱۵) ، المجموع (۶۳/۱) از نووی ابن القیم (۳۶۱/۲) ، فلانی (ص ۱۰۰) و روایت دومی در حلیة (۱۰۷/۹) از ابونعیم ، و در صحیح (۲۸۴/۳ و ۳۶۴) از ابن حبان به سند صحیح از امام شافعی همین چنین قول مروی است -
کتاب بالای مذکور امام نووی ، و شعرانی (۵۷/۱) از امام حاکم و بیهقی نقل کرده ، و فلانی (ص ۱۰۷) و شعرانی می فرماید که ابن حزم فرمود که: حدیث در نزد خود امام شافعی صحیح باشد یا در نزد دیگر ائمه -
من می گویم که بعد از این قول آمدنی امام شافعی در این معنی زیاده واضح است ، چنانچه امام نووی تحریر می فرماید که خلاصه آن این است:
علماء شافعیه ما مسئله تثویب و به عذر مرض شرط آزاذ شدن از احرام را و علاوه از این در دیگر بسیار مسائل - که در کتاب های مذهب شافعی معروف است ، بر همین قول عمل کرده اند - از آن علماء شافعیه که از آنها این مروی است که قول امام را ترک کرده مطایق حدیث فتویٰ داده اند از آنها ابویعقوب بویطی و ابوالقاسم دارکی است - و از محدثین شافعیه آن مردمی که این طریقه کار را گرفته اند - آنها امام بیهقی وغیره اند - متقدمین
حاشیه جاری ....