۵۸

شیطان نماز آنرا برباد نکند ۱ -
و بسا اوقات پهلوی ستون مسجد کوشش خواندن نماز را میکرد ۲ -
در میدان آنجا هیچ چیزی بطور ستره نمی بود ، آنجا هر وقتی که نماز میخواندید پیش روی خود نیزه را گور میکردید و باز بسوی او روی کرده نماز میخواند و مردم در عقب شما صف بسته میبودند ۳ - و گاهی شتر خود را به عرض در مقابل خود ایستاده کرده بسوی آن روی کرده نماز مبخواندید ۴ - این صورت حال از خواندن نماز در طبیله شترها مختلف است برای اینکه شما:"در آنجا از خواندن نماز منع فرموده اید ۵" و گاهی کجاوه را راست مانده از چوب عقبی آن پناه گرفته نماز میخواند ۶ - و می فرمودید: "اذا وضع أحدكم بين يديه مثل مؤخرة ٧ - الرحل فليصل ولا يبالى من مروراء ذالك" ٨ -

۱- ابوداؤد ، زواید بزار ص ۵۴ ، حاکم و آنها این را صحیح گفته است و ذهبی و نووی تائید آنرا کرده است -
۲- من می گویم که برای امام و منفرد بودن ستره ضروری است اگرچه مسجد کلان باشد ، ابن هانی در کتاب خود "مسائل امام احمد" در ج ۶۶/۱ گفته است:
ابوعبدالله امام احمد یک روز مرا بغیر ستره در نماز خواندن دید پس گفت که کدام چیز را ستره بساز پس من یک شخص را ستره ساختم - من میگویم که امام احمد در این به طرف این سخن اشاره می کند که در اختیار کردن ستره میان مسجد خورد و بزرگ کدام فرقی نیست و همین حق است ، در کدام ملک های که من گشته ام در همه آن جاها نمازی های عام ، خواه امام باشد یا مردم دیگر همه آنها در این مسئله از کوتاهی کار گرفته اند در آنها سعودیه نیز است که آنجا مرا بار اول ۱۴۱۰ هجری موقع گشتن دریافت شد ، حالا این مسئولیت علماء است که مردم را خبردار کنند و آنهارا بر این تشویق کنند و مسائل آنهارا در مقابل آنها بیان کنند ، و نیز آنهارا بگویند که در مسئله ستره در نماز مسجدحرام و مسجد نبوی را نیز شامل اند -
۳- بخاری ، مسلم ، ابن ماجه
۵,۴- بخاری ، احمد
۶- مسلم ، ابن خزیمه ج ۹۲/۲ ، احمد
۷- ضمه میم ، کسره خا و با سکون همزه ، در این لغات دیگر نیز است در عقب کجاوه در اخیر که چوب پیوست شده میباشد آنرا ''مؤخره" میگویند -
۸- مسلم ، ابوداؤد